میلههای حفاری از چندین قطعه کلیدی تشکیل شدهاند که شامل بدن اصلی، دندههای مهم در انتهای آن و گیرههایی که تمام قطعات را در کنار هم نگه میدارند، میشوند. عملکرد مناسب هر یک از این قطعات در عمق زمین، به طور مستقیم بر کارایی کلی میلههای حفاری تأثیر میگذارد. بدن اصلی میله، استحکام لازم برای مقاومت در برابر خمش یا شکستن تحت فشار حین حفاری در لایههای سخت سنگی را فراهم میکند. دندههای موجود در انتهای میله نیز اهمیت زیادی دارند، چرا که وظیفه اتصال یک میله به میله دیگر را برعهده دارند. طراحی مناسب دندهها انتقال گشتاور را به خوبی ممکن میسازد و از ایجاد ارتعاشات مخرب که میتواند به کارایی حفاری آسیب بزند، جلوگیری میکند. گیرهها معمولاً دارای تقویتهای اضافی هستند که به حفظ تراز مناسب کمک کرده و از فرسایش بیش از حد با گذشت زمان میکاهند. وقتی اپراتورها درک درستی از نحوه کارکرد این قطعات در کنار هم داشته باشند، قادر خواهند بود میلههای حفاری مناسبی را انتخاب کنند که با نیازهای تجهیزاتشان سازگار باشد. انجام صحیح این امر به معنای بهتر شدن عملکرد حفاری، کاهش خرابیها و در نهایت انجام سریعتر کار و صرفهجویی در منابع است.
علت اینکه چرا میلههای متهکاری دوام بیشتری دارند در واقع به این بستگی دارد که از چه موادی ساخته شدهاند. مواد مورد استفاده بهصورت مستقیم بر روی وزن آنها، استحکامشان و مقاومت در برابر سایش و فرسایش در طول زمان تأثیر میگذارد. بیشتر تولیدکنندگان در ساخت میلههای مقاوم که میتوانند در برابر دماها و فشارهای شدید در حین کار مقاومت کنند، به آلیاژهای با کیفیت بالا و کامپوزیتهای خاص روی میآورند. برخی مطالعات نشان میدهند که برخی ترکیبات فلزی میزان خرابیهای مته را تا حدود ۳۰ درصد کاهش میدهند. این نوع بهبود به معنای وقفههای کمتر در برنامههای کاری و عملکرد بهتر از مجموعه عملیات متهکاری است. برای هر کسی که در این حوزه کار میکند، آشنا شدن با اینکه چگونه مواد مختلف بر طول عمر میلهها تأثیر میگذارند تنها یک دانش مفید نیست، بلکه اگر میخواهند تجهیزاتشان روزانه بدون نیاز به تعویضهای مکرر بهخوبی کار کنند، عملاً ضروری است.
انتخاب مواد میله فرز، تصمیمگیری بین گزینههای فولاد آلیاژی و فولاد کربنی است. فولادهای آلیاژی از استحکام بیشتری برخوردار هستند و در مقایسه با فولاد کربنی معمولی از تغییر شکل مقاومترند. استحکام اضافی آنها باعث میشود این میلهها قبل از نیاز به تعویض، دوام بیشتری داشته باشند که برای کسانی که کارهای جدی حفاری انجام میدهند، امری بسیار مهم است. البته فولاد آلیاژی در ابتدا هزینه بیشتری دارد، اما در بلندمدت به دلیل فرسودگی کمتر و نیاز به نگهداری کمتر، در واقع باعث صرفهجویی میشود. برای بیشتر افراد اجرایی، انتخاب واقعاً به نوع کار حفاری که قرار است انجام دهند و مدت زمانی که انتظار دارند این میلهها بهخوبی کار کنند، بستگی دارد.
روشهای مختلف عملیات حرارتی که در تولید استفاده میشوند، از جمله سفت کردن (quenching) و تمپر کردن (tempering)، اهمیت زیادی در به دست آوردن استحکام و دوام بهتر برای میلگرد متهها دارند. وقتی این عملیات به درستی انجام شوند، در واقع باعث میشوند که ماده انعطافپذیرتر شود و شکنندگی آن کاهش یابد، بنابراین احتمال ایجاد ترک در شرایط سخت کمتر میشود. دادههای صنعتی نیز چیزی قابل توجه نشان میدهند – میلگرد متههایی که عملیات حرارتی مناسب را میگذرانند معمولاً عمرشان حدود ۴۰ درصد بیشتر است قبل از اینکه نیاز به تعویض داشته باشند، که این امر باعث میشود این تلاش اضافی از سودمندی زیادی برای بیشتر تولیدکنندگان برخوردار شود. تنظیم دقیق خواص مکانیکی از طریق گرم کردن و سرد کردن دقیق تنها یک مسئله عددی نیست؛ بلکه به این معناست که تجهیزات میتوانند در برابر شرایط سختی که در طول عملیات واقعی با آن مواجه میشوند، مقاومت کنند.
هنگام کار در محیطهای حفاری که خوردگی یک مشکل اصلی محسوب میشود، میلههای حفاری باید مقاومت خوبی در برابر زنگ زدگی و تخریب داشته باشند تا بتوانند بهمرور زمان بهخوبی عمل کنند. اگر مواد بهاندازه کافی مقاوم نباشند، از کار میافتند و باید بسیار زودتر از موعود تعویض شوند. روکش کرومی نیکل بهخوبی میتواند به عنوان یک پوشش محافظتی عمل کند، در حالی که گزینههای فولادی زنگنزن بهصورت طبیعی در برابر عناصر خورنده مقاومت بیشتری ارائه میدهند. پژوهشها نشان میدهند که انتخاب نادرست متریال میتواند عمر مفید میله را در برخی موارد تا حدود نصف کاهش دهد. برای کسی که روزانه با این شرایط سخت سروکار دارد، صرف زمان برای انتخاب دقیق موادی که در برابر خوردگی استقامت دارند تنها کار هوشمندانه نیست، بلکه ضروری است، اگر قرار باشد عملیات بدون وقفه و با کمترین خرابیهای تجهیزات انجام شود.
قطر میله حفاری و ضخامت دیواره آن در واقع در میزان وزنی که می توانند تحمل کنند و میزان سفتی آنها تحت فشار بسیار مهم است. انتخاب اندازه مناسب فقط یک مسئله انتخاب اعداد از روی یک جدول مشخصات نیست. باید تعادل خوبی بین وزن و استحکام وجود داشته باشد تا این میله ها بیش از حد سنگین نشوند یا در حین کار دچار شکست نگردند. آزمایش های واقعی نشان می دهد که انتخاب دقیق این ابعاد تفاوت بزرگی در عملکرد حفاری ایجاد می کند، زیرا انتقال بهتر نیروی چرخشی را ممکن می سازد. میله های حفاری با اندازه مناسب، در طول زمان مقاومت بیشتری دارند، که به معنای خرابی های کمتر و نتایج قابل اعتمادتر از ابتدای کار تا پایان هر پروژه حفاری است.
در کارهای مختلف حفاری، انتخاب طول مناسب میلههای حفاری اهمیت زیادی دارد و این موضوع به عوامل زیادی مانند عمق مورد نیاز و نوع سنگ یا خاکی که با آن سروکار داریم، بستگی دارد. هرچند میلههای بلندتر پایداری بهتری در حین حفاری فراهم میکنند، اما معایبی نیز دارند. این میلههای بلندتر تمایل بیشتری به خم شدن دارند که مهندسان باید این نکته را از همان مرحله برنامهریزی در نظر بگیرند. گزارشهای صنعتی نشان میدهند که انتخاب طول مناسب میله حفاری در برخی موارد میتواند زمان حفاری را تا حدود 20٪ کاهش دهد. این امر باعث افزایش سرعت و بهبود عملیات در انواع پروژههای حفاری اعم از چاههای نفت تا سایتهای ساختمانی میشود.
نحوه طراحی دندهها و میزان استحکام اتصالات، نقش بسیار مهمی در راهاندازی و کارکرد صحیح سیستمها ایفا میکند، بهویژه زمانی که تنش زیادی بر سیستم وارد میشود. طراحی مناسب دندهها باعث میشود این اتصالات محکم و سفت باقی بمانند و مشکلاتی مانند سایش دنده یا عدم همترازی قطعات را کاهش دهد، مشکلاتی که میتوانند کارکرد سیستم را بهکلی مختل کنند. بیشتر کارشناسان پیشنهاد میدهند که اندازهگیری دقیق از دندهها انجام شود و بازرسیهای منظمی از وضعیت دندهها صورت گیرد تا از توقف ناگهانی تجهیزات جلوگیری شود. زمانی که یکپارچگی دنده حفظ نشود، شکستها ناگهانی رخ میدهند و تمام فرآیند را متوقف میکنند، به همین دلیل بازرسیهای مرتب فقط یک پیشنهاد نیست، بلکه ضروری است تا سیستمها بتوانند بهدرستی کار کنند.
درست کردن انتقال بهینه انرژی در هنگام عملیات حفاری تفاوت بزرگی ایجاد میکند، چون مصرف انرژی را کاهش میدهد و در نتیجه سایش و فرسایش کمتری روی این متههای گرانقیمت ایجاد میشود. میلههای حفاری که عملکرد خوبی دارند، با در نظر گرفتن این انتقال انرژی ساخته میشوند که به سرعت بیشتر عملیات و صرفهجویی در هزینهها در طول زمان کمک میکند. آزمایشهای میدانی در مناطق مختلف نشان دادهاند که وقتی شرکتها در میلههای حفاری طراحیشده بهدرستی سرمایهگذاری میکنند، اغلب به بهبود کارایی بیش از 25 درصد دست مییابند. مزایای این موضوع فقط به صرفهجویی در هزینههای اولیه محدود نمیشود؛ این ابزارهای با عملکرد بهتر در واقع عمر بیشتری دارند و نیاز به تعویض کمتری دارند. این عمر طولانیتر لایه دیگری از ارزش را برای بهرهبرداران فراهم میکند تا بتوانند حاشیه سود خود را حفظ کنند و در عین حال عملیات خود را بهصورت پایدار و بدون وقفه انجام دهند.
ایجاد سوراخهای مستقیم و دقیق در حین حفاری، تفاوت بزرگی در موفقیت پروژه ایجاد میکند و همچنین از هزینههای گزاف تعمیرات در آینده میکاهد. انتخاب میلههای حفاری مناسب برای هر کار بهخصوص، نقش بسزایی در حفظ دقت این سوراخها در انواع سنگ و شرایط زمینی دارد. طبق گزارشهای صنعتی، دقت بیشتر در عملیات حفاری میتواند هزینههای کلی را تا حدود ۳۰ درصد کاهش دهد. این صرفهجویی به دلیل کاهش انحراف از مسیر مورد نظر ایجاد میشود، بنابراین مصالح کمتری هدر میرود و نیاز کمتری به توقف کار برای اصلاحها پیش میآید. برای تیمهای میدانی که با بودجه و زمانهای سفت کار میکنند، این بهرهوری به معنای صرفهجویی واقعی در هزینهها و تکمیل سریعتر پروژهها بدون compromise کیفیت است.
انتخاب میلههای حفاری که بتوانند در برابر سایش مقاومت کنند، اگر بخواهیم مدت زمان بیشتری دوام بیاورند و از مشکلات در حین عملیات جلوگیری کنیم، واقعاً مهم است. مواد جدید و طراحیهای مهندسی بهتر به این میلهها کمک میکنند تا مدت زمان بیشتری در سرویس باقی بمانند که این امر در نهایت منجر به کاهش هزینهها میشود. دادههای میدانی نشان میدهند که هنگامی که سازندگان مقاومت در برابر سایش را بهبود میدهند، عمر مفید قطعه اغلب حدود 40 درصد افزایش مییابد. تعویضهای کمتر به معنی هزینه کمتر برای تجهیزات جدید است و علاوه بر آن زمان کمتری صرف انتظار برای دریافت قطعات جدید میشود. در نتیجه فرآیند حفاری به طور کلی بهرهوری بیشتری پیدا میکند، زیرا کارگران وقت کمتری را صرف مبارزه با خرابیهای تجهیزات میکنند و وقت بیشتری را در واقع کار کردن میگذرانند.
در واقع به دست آوردن نتایج خوب از حفاری به میزان مناسب بودن میلههای حفاری با نوع سنگی که از آن عبور میکنند بستگی دارد. گرانیت سخت به مشخصههای متفاوتی از میلههای حفاری نسبت به لایههای رسوبی نرم نیاز دارد تا بتوان نفوذ مناسبی را بدون فرسایش بیش از حد تجهیزات به دست آورد. وقتی مهندسان وقتی را صرف مطالعه زمینشناسی موجود کنند، میتوانند مشخصههای میلهها را بهگونهای تنظیم کنند. تطبیق درست تفاوت بزرگی در عملیات روزانه ایجاد میکند و گاهی میتواند به طبق آزمایشهای میدانی، افزایشی معادل ۲۰ درصد در کارایی کلی داشته باشد. بیشتر حفاران با تجربه به هر کسی که حاضر به گوش دادن باشد، میگویند که صرف کردن وقت بیشتر در ابتدا برای تحلیل ترکیب سنگ، در آینده هم در مورد بهرهوری و هم در مورد هزینههای نگهداری و تعمیرات، بازده خوبی دارد.
عملکرد میلههای حفاری از نظر مصرف سوخت، در عملیات روزانه اهمیت زیادی دارد و تأثیر واقعیای روی محیط زیست در طول پروژههای حفاری میگذارد. میلههای حفاری با عملکرد بهتر، به معنای سوختن کمتر سوخت در مجموع است که این امر موجب کاهش گازهای گلخانهای مضر منتشره به جو میشود. طبق گزارشهای اخیر صنعتی، شرکتهایی که تجهیزات حفاری خود را با فناوری جدیدتری از میلهها بهروزرسانی میکنند، اغلب هزینههای سوختی خود را تا حدود 30٪ کاهش میدهند. این نوع صرفهجویی، از هر دو دیدگاه محیط زیستی و همچنین دیدگاه هزینههای کلی، منطقی و بهصرفه میباشد. بیشتر افراد بهرهبردار از میلههای حفاری اکنون میدانند که سرمایهگذاری در فناوری بهتر، در طول زمان از چندین جهت بازدهی دارد.
رعایت استانداردهای API زمانی که ایمنی و عملکرد صحیح میلههای حفاری مورد نظر است، یک امر اختیاری محسوب نمیشود. پیروی از این دستورالعملها تنها به حفظ سمعت خوب شما کمک نمیکند، بلکه موفقیت یا شکست پروژهها در عمل را رقم میزند. بررسی دادههای واقعی از بخش نشان میدهد که تیمهایی که با تجهیزات مطابق با استانداردهای API کار میکنند، حدود 15% کمترین تصادفات را در طول عملیات گزارش میدهند، که این موضوع حاکی از اهمیت بیبدیل رعایت دقیق این استانداردها است. هنگامی که هر یک از میلههای حفاری با آن الزامات فنی مطابقت داشته باشند، اپراتورها میتوانند روزانه به نتایج یکنواختی دست یابند که بدون خاموشیهای غیرمنتظره یا تعمیرات پرهزینه در آینده باشد.
مؤلفههای اصلی شامل بدن، گوشتها و دستههاست که هر کدام به عملکرد و طول عمر میله تأثیر میگذارند.
ترکیب مواد بر وزن، قدرت و مقاومت نسبت به خرج شدن و خستگی تأثیر میگذارد که به طور مستقیم بر طول عمر تأثیر میگذارد.
مواد معمول شامل آلیاژهای با کیفیت بالا و مواد مرکب است که به دلیل طول عمرشان در شرایط مختلف انتخاب میشوند.
درمان گرما قدرت و انعطاف پذیری را افزایش میدهد، که منجر به بهبود شکنندگی و کاهش سختی میشود تا طول عمر را افزایش دهد.
مقاومت علیه خوردگی از طریق استفاده از مواد مثل فولاد صلب یا پوششهایی مانند کلاد نیکل به دست میآید.
هندسه، شامل قطر، ضخامت دیواره و طول، بر ظرفیت تحمل بار، ثبات و کارایی عملیاتی تأثیر میگذارد.